قبل از پرداختن به انضباط در روش تربیت کودک دکتر هلاکویی بیان چند نکته ضروری است.
در سالهای دور برای اداره و تربیت یک انسان از شیوه ترس ، تنبیه و کنترل استفاده شده است. بنابراین قبلا شیوه پدر و مادر مبتنی بر بازداشتن فرزند از کار بد بوده نه آموختن کار خوب.ولی در دنیای امروز پرورش ، تعلیم و تربیت جایگزین شیوه قدیمی شده است.
مفهوم پرورش: مواظبت ومراقبت از زندگی در حال رشد. البته پرورش فقط مراقیت است نه دخالت و یا ایجاد تغییر در مسیر و فرایند رشد و آنچه که کودکمان هست و یا میتواند باشد.
مفهوم تعلیم: تعلیم در کل به معنی انتقال دانش است. انتقال علم ، هنر , فلسفه ، فن یا مهارت و در دنیای امروز ورزش میتواند جزئی از تعلیم باشد.
مفهوم تربیت: تربیت از یک طرف بر اساس محبت و خدمت استوار است و از جانب دیگر، گرایش به ارزشهای مطلق اخلاقی و انسانی است.
از نظر هلاکویی یکی از عوامل مهم در تربیت فرزند انضباط است. پدر و مادر باید این عامل را در کودک خود تقویت کرده و به رشد آن بپردازند.
انضباط در روش تربیت کودک دکتر هلاکویی
متاسفانه در بسیاری از جوامع انضباط به معنی فرمانروایی ، فرمان صادر کردن ، قدرت نمایی و به نوعی کنترل و یا تنبیه کودک به کار میرود. حال آنکه از نظر هلاکویی انضباط به معنی آموختن است.
در روش تربیت کودک دکتر هلاکویی انضباط دارای پنج پایه و اساس محکم است:
۱- فرزندتان باید به دنبال کشف حقیقت و درک واقعیت باشد
لازمه انضباط این است که به کودک واقعیت را بشناسانید. شما باید او را علاقهمند به درک واقعیت و تحقیق در این زمینه کنید. کودکی که مایل است دقیقا بداند و بفهمد. کودکی که با حدس و گمان و یا تخیل زندگی نمیکند. کودکی که با مبالغه و یا بزرگ کردن بیش از حد موضوعات برخورد نمیکند.
به عنوان مثال اگر روزی به چنین کودکی گفتید که: چند نفر آمدند؟. آنها را میشمارد نه اینکه بگوید “صد نفر آمدند”. و برخی مواقع خود ما اگر موضوعی را چند بار به فرزندمان گوشزد کردیم، میگوییم: “این موضوع را صد بار بیان کردم”. یا اگر چند دقیقه منتظر کسی شدیم میگوییم: “یک ساعت است که منتظر تو هستم”. چنین رویکرد و نگاهی در امر تربیت کودک مضر است. درواقع کودک ما باید واقعیت را بپذیرد و با آنها واقعبینانه و درست برخورد کند و یا حتی در صدد تغییر آن برآید. او نباید چون موضوعی را درست نمیبیند و یا دوست ندارد پس واقعیت را تغییر داده و مثلا ده نفر را صد نفر و ده دقیقه را دو ساعت ببیند. در واقع این کار حمله به اساسیترین موضوع انضباط یعنی درک واقعیت است.
توجه داشته باشید
واقعیت، آن چیزی است که هست و حقیقت، آن چیزی است که باید باشد. پس از آشنایی کودک با واقعیت باید او را در جهت تحقق حقیقت (آنچه که باید باشد) یاری کنیم. به عنوان مثال اگر در جهانی هستیم که جنگ به عنوان یک واقعیت است (آنچه که هست) ، صلح به عنوان یک حقیقت (آنچه که باید باشد) تلقی میشود. اگر دشمنی یک واقعیت باشد، دوستی یک حقیقت است. حال اگر ما در این زمینه به کودکمان کمک کنیم اولا او را متوجه یک واقعیت کرده و ثانیا او را متوجه حقیقتی کردهایم که ما در ذهن خود آرزوی تحقق آن را داریم.
البته معنی مهم دیگر حقیقت، تطابق شناخت ما با واقعیت است. به عنوان مثال اگر گفتیم دمای اتاق بیست و پنج درجه است واقعا چنین باشد.
۲- مسئولیتهای متناسب به فرزندتان بدهید
منظور از مسئولیت پذیری چیست؟. آن است که فرزندمان را به جایی برسانیم که بتواند نیازهای خود را برآورده کند و به خودکفایی برسد. به قول هلاکویی: کودک انسان از سه سالگی به بعد باید بپذیرد که در این جهان فقط مهمان نیست بلکه صاحبخانه نیز هست. او باید در بسیاری از فعالیت های زندگی خود شرکتی فعالانه داشته باشد. پدر و مادر باید کمک کنند فرزندشان کارهایی را برای خود و بعضا برای دیگران انجام دهد هر چند ممکن است این کارها ناقص ، کند و یا با مشکالاتی همراه باشد. به عنوان مثال از کودک سه ساله خود بخواهند که اسباب بازی ها و یا رختخوابش را جمع و مرتب کند.
تشویق و همکاری دو عامل مهم در مسئولیت پذیری
توجه داشته باشید که در روش تربیت کودک دکتر هلاکویی تشویق و همکاری رکن اساسی است نه تنبیه. با تشویق نهایتا پس از چند و یا ده بار فرزندمان آن کار را فرا میگیرد. در چنین شرایطی پذیرش مسئولیت و آنچه که ما انتظار داریم را به فرزند خود آموختهایم. حتی برخی متخصصین روانشناسی بر این باورند که چون کودک از هشت ماهگی میتواند مثلا لباس خود را از بدن خارج کند پس از همان موقع به او کمک کنید و یا او را تشویق کنید که خودش این کار را انجام دهد. اگر چه کودک در این شرایط نمیتواند صحبت کند ولی پیام ما را دریافته و مسئولیت را میپذیرد.
متاسفانه برخی والدین همیشه ، همه چیز را برای فرزند خود فراهم میکنند. آنها فکر میکنند اگر فرزندشان هیچ کاری انجام ندهد در حقش لطف کردهاند در صورتی که اصلا چنین نیست. متاسفانه ما همیشه خواستهایم که پسرانمان آدمهای مهمی شوند و دخترانمان همسر آدمهای مهم. ولی هیچ گاه خودکفایی را به آنها نیاموختهایم.
در روش تربیت کودک دکتر هلاکویی مسئولیت پذیری بصورت متناسب است. مانند دمای بدن که نباید بیش از حد بالا و یا بیش از حد پایین باشد، بلکه باید متناسب باشد. پس مسئولیت پذیری بیش از حد نیز موجب دردسر و یا حتی بیماری است.
۳-رعایت توازن و تکامل در تربیت کودک
کودک انسان از نظر فیزیکی و روانی در زمینه ها و جنبه های مختلفی رشد میکند. وظیفه پدر و مادر توجه به تمامی این جنبهها است تا آن توازن و تکامل مورد نظر حاصل شود. به عنوان مثال نمیتوان فقط به خوراک و رشد بچه توجه کرد و از نیازهای روانی او غافل شد. از نظر دکتر فرهنگ هلاکویی انسان سالم ، انسان متعادل تکاملی است. او در همه زمینه های اصولی و اساسی از توازن و تعادل برخوردار است.
بنابراین والدین باید جنبه هایی را که فرزند بیشتر مورد توجه قرار میدهد را به نوعی کنترل یا محدودتر کرده و زمینه هایی را که کمتر مورد توجه فرزندشان است را با تشویق و فراهم کردن شرایط مناسب بیشتر مورد توجه او قرار دهند و فرزند را به سمتش هدایت کنند. مثلا نمیتوان فرزندی تربیت کرد که به کار توجه فراوان ولی به سلامتی خود کاملا بیتوجه باشد.
و اما تکامل یعنی اینکه به کودکمان در بهتر و برتر شدن کمک کنیم. فقط کافی است تا کمک کنیم تا امروز کمی بهتر از دیروز باشد. کودک میتواند به بالای قله برسد به شرطی که برای او پله هایی را فراهم کنیم. رسیدن به قلهها با پریدن و یک مرتبه ممکن نیست. باید به کودکمان کمک کنیم تا با قدمهای کوتاه خود راهی طولانی را بپیماید. انتظار ما از فرزندمان باید در حدی باشد که برای او ممکن و همراه با شادی باشد.
۴- پاداش و لذت را به بعدا موکول کنید و به استقبال ضرر بروید
در روش تربیت کودک دکتر هلاکویی یکی از لازمههای تربیت فرزند با انضباط این است که به او صبر کردن را بیاموزیم. البته توجه داشته باشید که در چهارده ماه اول نیاز کودک باید بلافاصله برآورده شود تا بتوانیم او را به اطمینان و امنیت لازم برسانیم. بین چهارده ماه تا دوسالگی باید نیازهای ضروری کودک بلافاصله و در موارد دیگر در حد چند ثانیه و یا دقیقه صبر کنیم. بعد از دوسالگی والدین در بیشتر موارد باید از فرزند خود بخواهند چند دقیقهای برای هر کاری صبر کند.
به عنوان مثال اگر کودک سه چهار ساله از ما درخواستی داشت به او بگوییم: “صبر کن من به اتاق دیگر میروم و پس از بازگشت فلان کار را برایت انجام میدهم.” او باید هم به قول و قرار ما اطمینان داشته باشد و هم به آینده مطلوب و خوبی که اتفاق میافتد اطمینان داشته باشد و مهمتر اینکه صبر میکند تا به پاداش و شادی برسد.
در برخی مواقع ممکن است نیاز به این باشد که فرزند ما چند روزی صبر کند. فرزند ما باید بیاموزد که لذت و رنج امروز تنها مبنای انتخاب نیست. فرزند ما با تاخیر انداختن لذت امروز میآموزد که منافع و لذت در بلند مدت را مد نظر قرار دهد.
به عنوان مثال
در نظر بگیرید که شما هفت سکه به فرزندتان میدهید برای مخارج یک هفته. در شرایط ایده آل فرزند شما روزی یک سکه خرج میکند و هر روز از این شرایط لذت میبرد. ولی دو حالت دیگر وجود دارد که اصلا خوب نیست. یکی اینکه فرزندمان تمام سکهها را در روز اول هزینه و آیندهنگری نداشته و شش روز دیگر رنج ببرد. حالت دیگر این است که بخاطر وحشت و نگرانی که ما در او بوجود آوردهایم هیچ پولی را هزینه نکند و تمام پول را برای بعدا نگه دارد و امروز را با مشکلات به پایان برساند.
توجه داشته باشید این به تاخیر انداختنها باید در حد معمول و معقول و بین سه تا شش سالگی باشد. به تاخیر انداختن نباید با کاملا نداشتن و نخواستن یکی شود. زیرا باعث بروز مشکلات دیگر میشود.
۵- در فرزندتان میل به کمال ایجاد کنید
از نظر روانشناسان متاسفانه در دوران ما دو درصد انسانها به کمال واقعی میرسند. کودک انسان برای رسیدن به کمال همیشه باید نیروی لازم را دارا باشد.
پدر و مادر باید به فرزند خود کمک کنند که هر روز کمی بهتر از دیروز باشد. فرزند باید تمام راههای طولانی را با قدمهای کوتاه و هرچند آهسته ولی پیوسته خود بپیماید. باید در کودکمان میل کمال را بوجود آوریم. توجه داشته باشید که میل کمال انسانی در مقایسه با دیگران و یا کودکی خودمان حاصل نمیشود. بلکه باید کودکمان را به خوبی بشناسیم و از او بخواهیم که فردا کمی رکورد خودش را بشکند. شکستن رکورد دیگران شاید باعث برنده شدن شود ولی لزوما باعث خوشبختی نخواهد شد. به همین دلیل است که بسیاری از مردم پس از کسب موفقیتها احساس توخالی بودن و بدبخت بودن میکنند.
در روش تربیت کودک دکتر هلاکویی میل به کمال با کمال پرستی متفاوت است. کمال پرستی اصولا در مقایسه با دیگران انجام میگیرد ولی میل به کمال در مقایسه با خود است.