مهارت های زندگی توسط سازمان جهانی بهداشت، این گونه تعریف شده است:
“توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره کنار بیاید.”(WHO،۱۹۹۴).
شاخص های ده گانه ی مهارت های زندگی که توسط سازمان بهداشت جهانی تقسیم بندی شده است عبارتند از:
۱– مهارت های خودآگاهی
۲ – مهارت همدلی
۳ – مهارت روابط بین فردی
۴– مهارت ارتباط موثر
۵ – مهارت مقابله با استرس
۶ – مهارت مدیریت بر هیجان
۷ – مهارت حل مسئله
۸ – مهارت تصمیم گیری
۹ – مهارت تفکر خلاق
۱۰ – مهارت تفکر نقادانه
یکی از مهارت های ده گانه زندگی ،خودآگاهی است. خودآگاهی این گونه تعریف شده است:” فرد بتواند نقاط ضعف و قوت ، خواسته ها، نیازها، تمایلات خود را بشناسد و تصویر واقع بینانه ای از خود داشته باشد ، همچنین حقوق فردی، اجتماعی و
مسئولیت های خود را بداند” این مهارت موجب می شود که فرد بتواند به سئوال مهم « من کیستم ؟ » جواب دهد.
سوال این است ؛ آیا خانواده و مدرسه تونسته اند مهارت خودآگاهی را به کودکان و نوجوانان به درستی آموزش دهند ؟ آیا اکثریت کودکان و نوجوانان امروز جامعه ما از مهارت خودآگاهی برخوردار هستند؟
"من کیستم"
انسان همواره در جستجوی پاسخ برای این پرسش می باشد. برای یافتن پاسخ از کجا و چگونه شروع می کنید؟ بیشتر اطلاعاتی که در فعالیت های روزانه پردازش و استفاده می کنیم، مربوط به خود است. این اطلاعات از تجربه های خاص زندگی ناشی می شوند. برای مثال "هنگامی تنهایی احساس ناراحتی می کنم"؛ "وقتی که در جمع خانوادگی هستم احساس آسایش و آرامش بیشتری می کنم". خودآگاهی به این معنی است که هر یک از ما چگونه به خود نگاه می کنیم و بر اساس نگاهی که به خود داریم، چه احساسی پیدا می کنیم.
شما چه میزان خود را می شناسید؟ ارزش ها و شایستگی های شما کدامند؟ از وجود خود خرسند هستید؟ دیگران شما را چگونه ارزیابی می کنند؟ آیا نظر دیگران برای شما اهمیت دارد؟ زندگی را چگونه تعریف می کنید؟ چه میزان با سختی های زندگی سازش می کنید؟
هر کسی برای جواب دادن به این گونه سوالات نیازمند داشتن آگاهی و دانشی از خود می باشد. به عبارت دیگر خودآگاهی، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات، نقاط ضعف و قدرت، خواسته ها، ترس ها و بیزاری ها است. خودآگاهی یعنی آگاهی یافتن و شناخت اجزای وجود خود؛ شناخت اجزایی همچون خصوصیات ظاهری، احساسات،افکار و باورها، ارزش ها، اهداف، گفتگوهای درونی و نقاط قوت و ضعف خود. به عبارت ساده تر اطلاع اطلاع از اینکه: شما از نظر ظاهری چه ویژگیهای دارید؛ از نظر در چه شرایطی هستید؛ آیا معمولاً گوشه گیر و منزوی هستید یا شلوغ و پر سر و صدا؛ چگونه به دنیا نگاه می کنید؛ چه افکار و باورهایی بر ذهن شما حاکم است و چه نگرشی نسبت به خود و دنیای اطراف تان دارید؛ ارزش های شما در زندگی کدامند؛ چه اهدافی را در زندگی دنبال می کنید؛ چه نقاط قوت و ضعف و یا چه ویژگیهای مثبت و یا منفی دارید.
خود آگاهی یکی از مهارت های مورد نیاز در زندگی برای هر شهروند است. وقتی صحبت از مهارت می شود منظور چگونگی انجام یک کار است. یک مهارت با آموزش یاد داده می شود و با تمرین و تکرار درونی می گردد. به عنوان مثال رانندگی یک مهارت است، فردی که می خواهد راننده شود باید ابتدا اصول اولیه این مهارت را بیاموزد و به صورتی عملی تمرین نماید تا بر آن تسلط یابد. هر شخص برای زندگی کردن در جامعه نیز نیاز به یادگیری مهارت های اساسی زندگی در آن جامعه دارد. تا شخص مهارت های زندگی کردن در جامعه ای را نیاموزد، نمی تواند به نیازها و خواسته هایش پاسخ دهد و همچنین در ارتباط با دیگران دچار مشکل خواهد شد. از این رو در ابتدا وظیفه ی خانواده و سپس مدرسه است که مهارت های زندگی را به فرد آموزش دهند تا در ادامه ی زندگی با چالش روبرو نشود