دوباره عکس و قاب…
<p><span style="font-size:18px">باز لرزید… تمام جانم ، با او لرزید… با او که کودکش را<br />
زیر آوار جستجو می کرد...</span></p>
<p> </p>

چون عهده نمی شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را
<p><span style="font-size:18px">در کارگه کوزه گری بودم دوش<br />
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش<br />
هر یک به زبان حال با من گفتند<br />
کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش</span></p>

چو ایران مباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
<p><span style="font-size:18px">شاهنامه سروده ای بود وصف ناشدنی، هر روز می توان زیبایی هایی را در آن دید.<br />
زادروز آن یگانه عالم داستان و حماسه فارسی را به دوست دارانش تبریک می گوییم.</span></p>

دلها همه بهاران شد از شمیم باران...
<p><span style="font-size:18px">ای مطرب ما خوش بنواز از سر شادی،</span></p>
<p><span style="font-size:18px">عید آمد و ما را به جهان نور امید است</span></p>
<p><span style="font-size:18px">یاران همگی نغمه شادی بسرایید،</span></p>
<p><span style="font-size:18px">عید سعید است.</span></p>


